در قسمت قبل تسو سایه های سیاه رو احضار کرد و به
دوجین گفت باید کسی رو برای اون بکشه و دوجین می پرسه کی؟که رئیس بایگانی
میگه وقتش که برسه می فهمین
دوجین و موهیول و افرادش دور هم جمع میشن و از هم می پرسن چی شده که هیچ کدومشون نمی دونن و موهیول می پرسه چطوره که وساجا نمی دونه؟
یون به پدرش میگه برای چی شاه تسو خودشو قایم می
کنه؟ و وساجا میگه من باید حتما اونو ببینم و با یون میرن که رئیس بایگانی
میگه شاه منتظرتون است
وساجا به تسو میگه خوشحالم که حالتون خوبه و تسو هم
میگه این کار موباک بوده وساجا یکه می خوره و میگه مطمئنید که رئیس
بایگانی میگه قاتل اعتراف کرده و تسو به وساجا میگه محافظات رو بفرست تا
همه ی همکاراش رو بگیرن
یون گفت بویو رو فراموش می کنم و موهیول حرفهای عاشقانه براش زد و دوجین هم اون ها رو دید و اکنون ادامه ی ماجرا
وموهیول به یون میگه فعلا نمی تونم ببینمت که یون میگه نگران من نباش و بهش میگه دوجین تو خدمت سانگا است و موهیول هم خوشحال میشه
موهیول
بعد از اون دیدار عاشقانه با یون پیش مارو بر میگرده و به مارو میگه دوجین
تو پایتخته و تو خدمت سانگا است که مارو میگه اونجا نمی تونیم ببینمش