وب سایت فیزیک مهندس جمشید مختاری
تلفن 09133326174
جمشید مختاری در 12 فروردین سال 1339 در شهر اهواز بدنیا آمد .وی به همراه خانواده تا سن 4 سالگی در خوزستان زندگی کرد و سپس به اصفهان آمد.تحصیلات متوسطه را در رشته ریاضی فیزیک (جامع )در سال 1357 به پایان رسانید و در مهر ماه 1357 در رشته فیزیک وارد دانشگاه تهران شد . در سال 1359 به علت انقلاب فرهنگی ( دو سال تعطیلی دانشگاه ) با بسیج به جبهه رفت و در جبهه سر پل ذهاب در گروه گشت رزمی القارعه زیر نظر استاد بنی احمد قرار گرفت که در یکی از عملیات گشت در اثر برخورد با مین انگشتان پای چپ وی قطع شد . وی سپس به حوزه علمیه قم رفت و نزد مرحوم استاد علی صفائی به تحصیل مشغول شد و در حین گذراندن جامع المقدمات دردرس فلسفتنا (اثر محمد باقر صدر ) نیز حاضر شد . با باز شدن دانشگاه وی دوباره به تهران رفت و در سال 1365 در رشته فیزیک هسته ای از دانشگاه تهران مدرک کارشناسی دریافت کرد.وی پس از گذراندن دوره خدمت وظیفه وازدواج ، دوباره به تحصیل روی آورد و در سال 1375 در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه آزاد نجف آباد مدرک کارشناسی ارشد در یافت کرد .
مهندس جمشید مختاری از سال 1370 در وزارت آموزش و پرورش به استخدام در آمد . وی در سال 1381 به کشور پاکستان اعزام شد و در شهر کراچی مشغول کار شد پس از تمدید ماموریت ایشان یک سال نیز در دهلی به خدمت مشغول بود و در خرداد 1384 به کشور باز گشت و اکنون در ناحیه 3 اصفهان مشغول کار است .
1
1
1
1
1
1
1
1
1
1
1
1
1
1
به سلامتیِ درخت!
نه به خاطرِ میوهش،
به خاطرِ سایهش
به سلامتیِ دیوار!
نه به خاطرِ بلندیش،
واسه اینکه هیچوقت پشتِ آدم رو خالی نمیکنه.
به سلامتیِ دریا !
نه به خاطرِ بزرگیش،
واسه یک رنگیش
به سلامتیِ سایه !
که هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره
به سلامتیِ پرچم ایران !
که سه رنگه
تخممرغ !
که دو رنگه
رفیق !
که یه رنگه
به سلامتیِ همه اونایی
که
دوسشون داریم و نمیدونن،
دوسمون دارن و نمیدونیم
به سلامتیِ زنجیر !
نه به خاطر اینکه درازه،
به خاطر اینکه به هم پیوستس
به سلامتیِ کرم خاکی !
نه به خاطر کرم بودنش،
به خاطر خاکی بودنش
به سلامتیِ پل عابر پیاده !
که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا
به سلامتیِ برف !
که هم روش سفیده هم توش
میخوریم به سلامتیِ گاو
که نمیگه من،
میگه ما
میخوریم به سلامتیِ اون که
همیشه راستشو میگه
به سلامتیِ بیل !
که هرچه قدر بره تو خاک،
بازم برّاقتر میشه
به سلامتیِ دریا !
که قربونیاشو پس میآره.
به سلامتیِ سرنوشت !
که نمیشه اونو از سر نوشت