چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آشین سخن ، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دو باره سنگ و چوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام
دوباره صبح،ظهر ، نه ، غروب شد نیامدی
************************
مهدیم من که مرا گرمی بازاری نیست
بهتر از یوسفم و هیچ خریداری نیست
همه گویند که در حسرت دیدار من اند
لیک در گفته ء این طائفه کرداری نیست
******************
سپری می شود این ظلم عدو می بازد
می رسد آنگه خداوند به او می نازد
باشد آن روز ببینند همه ی عالمیان
دربقیع حضرت مهدی (عج) حرمی می سازد