مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب
پیش از مطالعه
متاسفانه تاکنون امکان آن فراهم نشده است
که در مورد حاج آقا رحیم ارباب بخش مستقل یا مفصلی تدارک نماییم .
خاطره ای که در زیر می خوانید بخوبی نشان
دهنده روح بزرگ و منش اخلاقی ایشان می باشد .
خواننده گرامی به فراست درخواهد یافت در
زمانی دور ( بیش از 50 سال قبل ) و شرایط آن دوران ، عده ای جوان پاک و مسلمان که به
هر دلیلی تصمیم به عملی خارج از قواعد شرع می گیرند و توسط سایرین تکفیر یا ترد می
شوند چگونه توسط ایشان به نرمی و البته دقت به سمت صلاح هدایت می شوند .
بدیهی است برخی همراهی های ظاهری ایشان
با آن جمع نه از سر تایید بلکه از سر اصلاح و تدبیر بوده است .
حکیم فرزانه، فقیه بزرگوار و معلم اخلاق
حضرت آیت الله العظمی حاج آقا رحیم ارباب از علمای بزرگ اصفهان و استادی مسلم در
تمام علوم اسلامی متداول از جمله حکمت، ادبیات، تفسیر، کلام، هیئت، ریاضی و فقه و اصول
بود.
آن بزرگوار علاوه بر دانش سرشار، فردی عارف،
پرکار، مؤدب، متواضع و در مجموع الگو و نمونهای از یک انسان کامل بوده، همواره رفتار
و برخوردهای ایشان با مردم زبانزد خاص و عام است.
سال یکهزار و سیصد و سی و دو شمسی بود،
من و عده ای از جوانان پرشور آن روزگار پس از تبادل نظر و بحث و مشاجره به این نتیجه
رسیده بودیم که چه دلیلی دارد که ما نماز را به عربی بخوانیم؟
چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟ و عاقبت
تصمیم گرفتیم که نماز را به فارسی بخوانیم و همین کار را هم کردیم.
والدین، کم کم از این موضوع آگاهی یافتند
و به فکر چاره افتادند.
آنها هم پس از تبادل نظر با یکدیگر تصمیم
گرفتند که اول خودشان با نصیحت کردن ما را از این کار باز دارند و اگر مؤثر نبود راه
دیگری برگزینند، چون پند دادن آنها مؤثر نیفتاد روزی ما را به نزد یکی از روحانیون
آن زمان بردند و آن فرد روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز میخوانیم به طرز
اهانت آمیزی، ما را کافر و نجس خواند.
این عمل او ما را در کارمان راسخ تر و
مصرتر ساخت.
عاقبت یکی از پدران، آنها را یعنی والدین
دیگر افراد را به این فکر انداخت که ما را به محضر حضرت آیت الله حاج آقا رحیم ارباب
ببرند و این فکر مورد تأیید قرار گرفت و روزی آنها نزد ایشان میروند و موضوع را با ایشان درمیان میگذارند
و ایشان دستور میدهند که در وقت معینی ما را به خدمت آقای ارباب راهنمائی کنند.
مقبره آیت الله حاج آقا رحیم ارباب - تخت
فولاد اصفهان
عکس : سایت صالحین
در روز موعود ما را که تقریباً پانزده نفر
میشدیم به محضر مبارک ایشان بردند.
در همان لحظه اول چهره نورانی و لبان خندان
ایشان ما را مجذوب خود ساخت و آن بزرگمرد را
غیر از دیگران یافتیم و دانستیم که اکنون با شخصیتی استثنایی مواجه هستیم.
ایشان در آغاز دستور پذیرایی از همه ما
را صادر فرمودند، سپس رو به والدین ما کردند و فرمودند شما که نماز را به فارسی نمیخوانید
! فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید ! .
وقتی آنها رفتند حضرت آیت الله ارباب رو
به ما کردند و فرمودند بهتر است شما یکی یکی خودتان را به من معرفی کنید و هر کدام
بگوئید که در چه سطح تحصیلی هستید و در چه رشته ای درس میخوانید.
پس از آن که امر ایشان را اطاعت کردیم،
به تناسب رشته و کلاس هر کدام از ما پرسشهای علمی طرح کردند و از درس هایی از قبیل
جبر و مثلثات و فیزیک و شیمی و علوم طبیعی مسائلی پرسیدند که پاسخ اغلب آنها از عهده
درس های نیم بندی که ما خوانده بودیم خارج بود، اما هر یک از ما از عهده پاسخ پرسشهای
ایشان برنمیآمد، با اظهار لطف حضرت ارباب مواجه میشد که با لحن پدرانه ای پاسخ درست
آن پرسشها را خودشان می فرمودند.
اکنون ما میفهمیم که ایشان با طرح این
سئوالات قصد داشتند ما را خلع سلاح کنند و به ما بفهمانند که آن دروس جدیدی را که شما
میخوانید من بهترش را میدانم ولی به آنها مغرور نشده ام. پس از اینکه همه ما را
خلع سلاح کردند به موضوع اصلی پرداختند و فرمودند: والدین شما نگران شده اند که شما
نمازتان را به فارسی میخوانید، آنها نمیدانند که من کسانی را میشناسم که، نعوذبالله،
اصلاً نماز نمیخوانند.
شما جوانان پاک اعتقادی هستید که هم اهل
دین هستید و هم اهل همت. من در جوانی میخواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم اما
مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم به این خواسته جامه عمل بپوشم، اکنون شما به خواسته دوران
جوانی من لباس عمل پوشانیده اید، آفرین به همت شما. اما من در آن روزگار به اولین
مشکلی که برخوردم ترجمه صحیح سوره حمد بود که لابد شما آن مشکل را حل کرده اید.
اکنون یک نفر از شما که از دیگران بیشر
مسلط است به من جواب دهد که بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه کرده است.
یکی از ما به عادت محصلین دستش را بالا گرفت و داوطلب
پاسخ به آیت الله ارباب شد.
جناب ایشان با لبخند فرمودند که خوب شد
که طرف مباحثه ما یک نفر است، زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمیآمدم.
بعد رو به آن جوان کردند و فرمودند: خوب
بفرمائید که بسم الله را چگونه ترجمه کرده اید؟ آن جوان گفت بسم الله الرحمن الرحیم
را طبق عادت جاری ترجمه کرده ایم: به نام خداوند بخشنده مهربان.
تخت فولاد - مزار مرحوم آیت الله حاج آقا
رحیم ارباب
عکس : سایت صالحین
مرحوم ارباب با لبخندی فرمودند: گمان نکنم
که ترجمه درست بسم الله چنین باشد.
در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبی ندارد.
اما «الله» قابل ترجمه نیست زیرا اسم عَلَم (=خاص) است برای خدا و اسم عَلَم را نمیتوان
ترجمه کرد.
مثلاً اگر اسم کسی «حسن» باشد نمیتوان
به او گفت « زیبا».
درست است که ترجمه «حسن» زیباست اما اگر
به آقای حسن بگوئیم آقای زیبا حتماً خوشش نمیآید.
کلمه الله اسم خاص است که مسلمانان بر ذات
خداوند متعال اطلاق میکنند، همانگونه که یهود خدای متعال را «یهوه» و زردشتیان «اهورامزدا»
میگویند. بنابراین نمیتوان «الله» را ترجمه کرد، بلکه باید همان لفظ جلاله را به
کار برد. خوب «رحمن» را چگونه ترجمه کرده اید؟
رفیق ما پاسخ داد که رحمن را بخشنده معنی
کرده ایم. مرحوم ارباب فرمودند که این ترجمه بد نیست ولی کامل هم نیست زیرا رحمن یکی
از صفات خداست که شمول رحمت و بخشندگی او را میرساند و این شمول در کلمه بخشنده نیست،
یعنی در حقیقت رحمن یعنی خدائی که در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر کافر رحم میکند
و همه را در کنف لطف و بخشندگی خود قرار میدهد از جمله آن که نعمت رزق و سلامت جسم
و امثال آن عطا میفرماید.
در هر حال ترجمه بخشنده برای رحمن در حد
کمال ترجمه نیست. خوب، رحیم را چطور ترجمه کرده اید؟ رفیق ما جواب داد که رحیم را
به «مهربان» ترجمه کرده ایم.
آیت الله ارباب فرمودند:
اگر مقصودتان از رحیم من بودم (چون نام
مبارک ایشان رحیم بود) بدم نمیآمد که اسم مرا به «مهربان» برگردانید؛ اما چون رحیم
کلمه ای قرآنی و نام پروردگار است باید آن را غلط معنی نکنیم. باز هم اگر آن را به
«بخشاینده» ترجمه کرده بودید راهی به دهی میبرد، زیرا رحیم یعنی خدایی که در آن دنیا
گناهان مؤمنان را عفو میکند و صفت «بخشایندگی» تا حدودی این معنی را میرساند. بنابر
آنچه گفته شد معلوم شد که آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده اید بد نیست ولی کامل نیست
و از جهتی نیز در آن اشتباهاتی هست، و من هم در دوران جوانی که چنین قصدی را داشتم
به همین مشکلات برخورد کردم و از خواندن نماز به فارسی منصرف شدم، تازه این فقط آیه
اول سوره حمد بود اگر به بقیه آیات بپردازیم موضوع خیلی غامض تر از این خواهد شد.
اما من عقیده دارم شما اگر باز هم به این
امر اصرار دارید، دست از نماز خواندن به فارسی بر ندارید، زیرا خواندنش بهتر از نخواندن
نماز به طور کلی است.
در اینجا، همگی شرمنده و منفعل و شکست
خورده به حال عجز و التماس از حضرت ایشان عذرخواهی میکردیم و قول میدادیم که دیگر
نمازمان را به فارسی نخوانیم و نمازهای گذشته را نیز اعاده کنیم، اما ایشان میفرمودند
من فقط مشکلات این کار را برای شما شرح دادم.
تخت فولاد مزار مرحوم آیت الله ارباب
عکس : سایت صالحین
ولی ما همه عاجزانه از پیشگاه ایشان طلب
بخشایش میکردیم و از کار خود اظهار پشیمانی مینمودیم. حضرت آیت الله ارباب با تعارف
میوه و شیرینی مجلس را به پایان بردند و ما همگی دست مبارک ایشان را بوسیدیم و در حالیکه
ایشان تا دم در ما را بدرقه میکردند از ایشان خداحافظی کردیم و در دل به عظمت شخصیت ایشان آفرین میگفتیم و خوشحال بودیم
که افتخاری چنین نصیب ما شد که با چنین شخصیتی ملاقات کنیم. نمازها را اعاده کردیم و دست از کار جاهلانه خود برداشتیم بنده از آن به
بعد گاه گاهی به حضور آن جناب میرسیدم و از خرمن علم و فضیلت ایشان خوشه ها برمیچیدم.